بریده‌ای از کتاب رب لوبیای شیرین اثر سوکگاوا دورین

mobina

mobina

1403/9/30

بریدۀ کتاب

صفحۀ 125

چه نیروهایی با زندگی او بازی کرده بودند؟ اگر کسی از سر کینه و نفرت، او را به بازی می‌گرفت، این درد و رنج روزی به پایان می‌رسید و او به ادامه‌ی زندگی‌اش می‌پرداخت. مثلا اگر افکار عمومی مخالفش بود، زمانه تغییر می‌کرد و او بالاخره می‌توانست روزی زیر آفتاب قدم بگذارد. اما چه کسی یا چه چیزی می‌توانست دختر چهارده ساله‌ای را برای تمام عمر عذاب دهد؟ البته... حتما کار خدایان بود. خدایانی که در گوشش نجوا می‌کردند که کاش از اول متولد نشده بود. خدایانی که اعلام کرده بودند او باید تمام زندگی‌اش رنج بکشد.

چه نیروهایی با زندگی او بازی کرده بودند؟ اگر کسی از سر کینه و نفرت، او را به بازی می‌گرفت، این درد و رنج روزی به پایان می‌رسید و او به ادامه‌ی زندگی‌اش می‌پرداخت. مثلا اگر افکار عمومی مخالفش بود، زمانه تغییر می‌کرد و او بالاخره می‌توانست روزی زیر آفتاب قدم بگذارد. اما چه کسی یا چه چیزی می‌توانست دختر چهارده ساله‌ای را برای تمام عمر عذاب دهد؟ البته... حتما کار خدایان بود. خدایانی که در گوشش نجوا می‌کردند که کاش از اول متولد نشده بود. خدایانی که اعلام کرده بودند او باید تمام زندگی‌اش رنج بکشد.

4

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.