بریده‌ای از کتاب سیاه قلب اثر کورنلیا فونکه

بریدۀ کتاب

صفحۀ 268

هیچ کودکی را سراغ دارید که در شبی دم کرده و تابستانی، بی‌خواب شود و در خیال، کشتی بادبانی پیتر پن را در آسمان نبیند؟ می‌خواهم دیدن این کشتی را به تو یاد بدهم. روبرتو کترونئو، بچه‌ای در یک صبح تابستانی

هیچ کودکی را سراغ دارید که در شبی دم کرده و تابستانی، بی‌خواب شود و در خیال، کشتی بادبانی پیتر پن را در آسمان نبیند؟ می‌خواهم دیدن این کشتی را به تو یاد بدهم. روبرتو کترونئو، بچه‌ای در یک صبح تابستانی

6

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.