بریدهای از کتاب زمین سوخته اثر احمد محمود
4 روز پیش
صفحۀ 309
کاش «بابا گفتن» میمرد! کاش جنازهٔ «باباگفتن» را جائی دفن میکردیم که هرگز، هیچوقت، گذر علی -پسر خالد- بر مزارش نیفتد، تا «بابا گفتن» را نبیند، با قد و قامتش آشنا نشود، لرزشی را که «بابا گفتن» به دل کودکان میدهد نشناسد. نداند که «بابا گفتن» چگونه خندهٔ جانداری است و چگونه زندگی میبخشد و آرامش میدهد
کاش «بابا گفتن» میمرد! کاش جنازهٔ «باباگفتن» را جائی دفن میکردیم که هرگز، هیچوقت، گذر علی -پسر خالد- بر مزارش نیفتد، تا «بابا گفتن» را نبیند، با قد و قامتش آشنا نشود، لرزشی را که «بابا گفتن» به دل کودکان میدهد نشناسد. نداند که «بابا گفتن» چگونه خندهٔ جانداری است و چگونه زندگی میبخشد و آرامش میدهد
(0/1000)
Negar rahimi
4 روز پیش
0