بریدهای از کتاب ماه بر فراز مانیفست اثر کلر وندرپول
5 روز پیش
صفحۀ 279
«... حالا میفهمم چرا من و هک و هولر در یک هنگ هستیم، ما دوندههای خوبی بودیم. یک نفر دیگر هم هست به اسم ادی لاوسون. گروهبان ما را مأمور رفتوآمد بین هنگ و اردوگاه اصلی کرد. این کار داوطلبانه بود، اما ما مشتاق دویدن بودیم. ادی از همه تندتر میدود و همیشه برنده میشود. نمیدانی چهقدر سریع میدود! از گودالی مجاور هولر ند قهرمان خارج از وطن. ۲۹ جون ۱۹۱۸ ادی دیشب کشته شد. گلولهای از یک مایلی به او شلیک شد. ادی یک مایل را در عرض چهار دقیقه طی میکرد.»
«... حالا میفهمم چرا من و هک و هولر در یک هنگ هستیم، ما دوندههای خوبی بودیم. یک نفر دیگر هم هست به اسم ادی لاوسون. گروهبان ما را مأمور رفتوآمد بین هنگ و اردوگاه اصلی کرد. این کار داوطلبانه بود، اما ما مشتاق دویدن بودیم. ادی از همه تندتر میدود و همیشه برنده میشود. نمیدانی چهقدر سریع میدود! از گودالی مجاور هولر ند قهرمان خارج از وطن. ۲۹ جون ۱۹۱۸ ادی دیشب کشته شد. گلولهای از یک مایلی به او شلیک شد. ادی یک مایل را در عرض چهار دقیقه طی میکرد.»
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.