بریده‌ای از کتاب سمفونی مردگان اثر عباس معروفی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 136

—باور کن آیدا، وقتی چشم هات بسته بود مثل فرشته ای بودی که چشم هاش بسته است. —حالا چی؟! —حالا هم مثل فرشته ای هستی که چشم هاش باز است. آیدا خندید(:

—باور کن آیدا، وقتی چشم هات بسته بود مثل فرشته ای بودی که چشم هاش بسته است. —حالا چی؟! —حالا هم مثل فرشته ای هستی که چشم هاش باز است. آیدا خندید(:

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.