بریدهای از کتاب دهانهای گشاد اثر محمد زفزاف
3 روز پیش
3.9
2
صفحۀ 20
من اگر گیری داشته باشم قطعا ترسم از سرک کشیدن مردم در زندگی ام است،چون بعضی وقت ها نگاهایشان در نظرم خیلی خبیث و مبهم و حرف هایشان پر از تناقص اند.آن ها هم زمان دوستت دارند و از تو متنفرند،در یک آن برایت هم سعادت می خواهند هم بدبختی ،می خواهند بمیری تا از دستت راحت شوند و می خواهند تو را بیمار و طلاق گرفته و ورشکسته و از کار بیکار ببینند تا خیالشان راحت شود.
من اگر گیری داشته باشم قطعا ترسم از سرک کشیدن مردم در زندگی ام است،چون بعضی وقت ها نگاهایشان در نظرم خیلی خبیث و مبهم و حرف هایشان پر از تناقص اند.آن ها هم زمان دوستت دارند و از تو متنفرند،در یک آن برایت هم سعادت می خواهند هم بدبختی ،می خواهند بمیری تا از دستت راحت شوند و می خواهند تو را بیمار و طلاق گرفته و ورشکسته و از کار بیکار ببینند تا خیالشان راحت شود.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.