بریدۀ کتاب

طبیبانه: مجموعه داستان های پزشکی
بریدۀ کتاب

صفحۀ 35

هنوز از بیمارستان خارج نشده بود که ناگهان صدای بلندگوی بیمارستان به صدا درآمد: "آقای دکتر قدیری لطفاً به اورژانس رجوع کنید.آقای دکتر قدیری..." دکتر قدیری یه لحظه خواست آن را ناشنیده بگیرد و به سرعت در بیمارستان را باز کرده و از آنجا دور شود؛ اما یک لحظه مکث کرد. چه پزشک دیگری ممکن بود اکنون آماده این حالت اورژانس باشد؟؟

هنوز از بیمارستان خارج نشده بود که ناگهان صدای بلندگوی بیمارستان به صدا درآمد: "آقای دکتر قدیری لطفاً به اورژانس رجوع کنید.آقای دکتر قدیری..." دکتر قدیری یه لحظه خواست آن را ناشنیده بگیرد و به سرعت در بیمارستان را باز کرده و از آنجا دور شود؛ اما یک لحظه مکث کرد. چه پزشک دیگری ممکن بود اکنون آماده این حالت اورژانس باشد؟؟

1

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.