بریدهای از کتاب مرگ ایوان ایلیچ اثر لی یف نیکالایویچ تولستوی
1403/7/16
صفحۀ 29
و پیوسته همین بود. گاهی شرار امیدی در دلش میدرخشید و گاهی دریای آشفتهی ناامیدی بود. تنها که میماند سخت افسرده بود و میخواست کسی را صدا کند تا همدمش باشد اما از پیش میدانست که با دیگران حالش از اینکه بود بدتر میشد. از کتاب مرگ ایوان ایلیچ نوشته لئو تولستوی
و پیوسته همین بود. گاهی شرار امیدی در دلش میدرخشید و گاهی دریای آشفتهی ناامیدی بود. تنها که میماند سخت افسرده بود و میخواست کسی را صدا کند تا همدمش باشد اما از پیش میدانست که با دیگران حالش از اینکه بود بدتر میشد. از کتاب مرگ ایوان ایلیچ نوشته لئو تولستوی
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.