بریده‌ای از کتاب آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) اثر نادر ابراهیمی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 552

غم، قانع نیست. هر چه مدادا کنی، ستیز می‌کند؛ هر چه عقب بنشینی، پیش می‌آید؛ هر چه خالی کنی، پُر می‌کند؛ هرچه بگریزی تعقیب می‌کند. چون که بنشانی‌اش، می‌نشیند آرام؛ چون پر‌و‌بال دهی او را، می‌پرد بسیار.

غم، قانع نیست. هر چه مدادا کنی، ستیز می‌کند؛ هر چه عقب بنشینی، پیش می‌آید؛ هر چه خالی کنی، پُر می‌کند؛ هرچه بگریزی تعقیب می‌کند. چون که بنشانی‌اش، می‌نشیند آرام؛ چون پر‌و‌بال دهی او را، می‌پرد بسیار.

19

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.