بریده‌ای از کتاب حوض خون: روایت زنان اندیمشک از رخت شویی در دفاع مقدس اثر فاطمه سادات میرعالی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 66

رفتن به رخت‌شویی مثل نماز برایم واجب بود. دلم راضی‌نمی‌شد بمانم خانه و بی‌خیال رزمنده‌ها بشوم. صبح تا شب رخت‌شویی بودم.

رفتن به رخت‌شویی مثل نماز برایم واجب بود. دلم راضی‌نمی‌شد بمانم خانه و بی‌خیال رزمنده‌ها بشوم. صبح تا شب رخت‌شویی بودم.

13

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.