بریده‌ای از کتاب آداب کتابخواری اثر احسان رضایی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 21

کتاب‌خواندن بی‌شباهت به عشق و عاشقی نیست. بالاخره خودش را یک جایی نشان می‌دهد و طرف را گرفتار می‌کند که نمی‌شود حدسش را زد. اما طبیعی است که از قبل باید در معرض و به فکرش بود تا آن یک نگاه خاص، آن حرف دلربا، آن اتفاق ویژه بیفتد‌‌. کتاب هم همین است. باید دل به دلش داد و پایش ماند، تا سال‌ها بعد، یک روز که داری کیسه یا کارتن یا مغز پُرازکتاب را این‌طرف و آن‌طرف می‌کشی و وزنش دارد شانه و کمرت را خسته می‌کند، به این فکر کنی که قصه از کجا شروع شد و گرفتارت کرد.

کتاب‌خواندن بی‌شباهت به عشق و عاشقی نیست. بالاخره خودش را یک جایی نشان می‌دهد و طرف را گرفتار می‌کند که نمی‌شود حدسش را زد. اما طبیعی است که از قبل باید در معرض و به فکرش بود تا آن یک نگاه خاص، آن حرف دلربا، آن اتفاق ویژه بیفتد‌‌. کتاب هم همین است. باید دل به دلش داد و پایش ماند، تا سال‌ها بعد، یک روز که داری کیسه یا کارتن یا مغز پُرازکتاب را این‌طرف و آن‌طرف می‌کشی و وزنش دارد شانه و کمرت را خسته می‌کند، به این فکر کنی که قصه از کجا شروع شد و گرفتارت کرد.

29

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.