بریده‌ای از کتاب به کتابفروشی هیونام دنگ خوش آمدید اثر هوانگ بوروم

نوا

نوا

1403/8/11

بریدۀ کتاب

صفحۀ 18

بدترین چیز این بود که باید طوری رفتار می کردم که انگار حالم خوبه؛ در صورتی که خوب نبود. هر شب اشک می ریختم و برای خودم خیلی احساس تاسف می کردم که نمی تونم از دردم حرفی بزنم.

بدترین چیز این بود که باید طوری رفتار می کردم که انگار حالم خوبه؛ در صورتی که خوب نبود. هر شب اشک می ریختم و برای خودم خیلی احساس تاسف می کردم که نمی تونم از دردم حرفی بزنم.

13

2

(0/1000)

نظرات

زیزی

زیزی

1403/8/12

گاهی حرف زدن با یک دوست امن میتونه ادامه‌ی مسیر و راحت تر کنه و کمی از سنگینی بار روی شونه‌هامون بکاهه.
3

1

نوا

نوا

1403/8/12

درسته ولی گاهی کلمه ها ازت فرار میکنن. میخوای حرف بزنی ولی انگار حرفی نیست. 

0

زیزی

زیزی

1403/8/12

برای شما بغل اختصاصی داریم💘
@navaa 

1

نوا

نوا

1403/8/12

😂🫂❤️
@zeynab_moradi1 

0