بریدهای از کتاب آن زن دیگر اثر شروود اندرسن
3 روز پیش
صفحۀ 28
او نوشت: «مدتی طولانی بعد از اینکه از ازدواج مان میگذرد، یادمان خواهد رفت که مرد و زنایم. انسان خواهیم شد. باید یادت باشد من نادانام و خیلی وقتها بسیار ابله خواهم بود. باید عاشقم باشی و بسیار مهربان و صبور. وقتی چیزهای بیشتری یاد میگیرم، وقتی پس از مدتی طولانی راه و رسم زندگی را به من یاد دهی، لطفت را جبران خواهم کرد. با شوق و محبت عاشقت خواهم بود. چنین امکانی در من هست وگرنه اصلا ازدواج نمیکردم. من ترسیدهام اما خوشحال هم هستم. آه، چقدر خوشحالم زمان ازدواج مان دارد فرا میرسد!
او نوشت: «مدتی طولانی بعد از اینکه از ازدواج مان میگذرد، یادمان خواهد رفت که مرد و زنایم. انسان خواهیم شد. باید یادت باشد من نادانام و خیلی وقتها بسیار ابله خواهم بود. باید عاشقم باشی و بسیار مهربان و صبور. وقتی چیزهای بیشتری یاد میگیرم، وقتی پس از مدتی طولانی راه و رسم زندگی را به من یاد دهی، لطفت را جبران خواهم کرد. با شوق و محبت عاشقت خواهم بود. چنین امکانی در من هست وگرنه اصلا ازدواج نمیکردم. من ترسیدهام اما خوشحال هم هستم. آه، چقدر خوشحالم زمان ازدواج مان دارد فرا میرسد!
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.