بریدهای از کتاب هستی اثر فرهاد حسن زاده
1404/4/21
صفحۀ 197
هیچی نگفتم. دوست داشتم فکر کند خوابم. مثل قبلاًها که قصه میگفت و خودم را میزدم به خواب و میپرسید بیداری؟ و من زیر پلکهای بستهام قصه را ادامه میدادم.
هیچی نگفتم. دوست داشتم فکر کند خوابم. مثل قبلاًها که قصه میگفت و خودم را میزدم به خواب و میپرسید بیداری؟ و من زیر پلکهای بستهام قصه را ادامه میدادم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.