بریده‌ای از کتاب ترانه کافه غم زده اثر کارسون مکالرز

hastea

hastea

7 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 54

خانم آملیا اساساً زن کم حرفی بود و هرچیزی را که یکباره از ذهنش می‌گذشت بر زبان نمی‌آورد. با این همه، موضوعاتی هم بودند که از گفت‌و‌گو درباره‌شان لذت می‌برد و همه‌شان هم یک وجه مشترک داشتند: بحث درباره‌شان پایانی نداشت. خانم آملیا دلش می‌خواست درباب مسائلی غور کند که می‌شد سالیان سال زیر و رویشان کرد و باز به هیچ راه‌حلی نرسید.

خانم آملیا اساساً زن کم حرفی بود و هرچیزی را که یکباره از ذهنش می‌گذشت بر زبان نمی‌آورد. با این همه، موضوعاتی هم بودند که از گفت‌و‌گو درباره‌شان لذت می‌برد و همه‌شان هم یک وجه مشترک داشتند: بحث درباره‌شان پایانی نداشت. خانم آملیا دلش می‌خواست درباب مسائلی غور کند که می‌شد سالیان سال زیر و رویشان کرد و باز به هیچ راه‌حلی نرسید.

16

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.