بریدهای از کتاب کشتن مرغ مینا اثر هارپر لی
1404/3/23
صفحۀ 334
دیل گفت : فکر میکنم وقتی بزرگ شدم دلقک بشم. من و جیم ایستادیم. - بله آقا ، یک دلقک ، تو این دنیا با این مردم هیچ کاری نمیتونم بکنم ، جز اینکه بهشون بخندم. میرم تو یک سیرک استخدام میشم و تا دلت بخواد میخندم. جیم جواب داد : عوضی گرفتی ، دیل. دلقک ها محزوناند. این مردماند که به آن ها میخندند. - من یک فرم دیگه دلقک میشما. میرم وسط صحنه سیرک میایستم و به مردم میخندم
دیل گفت : فکر میکنم وقتی بزرگ شدم دلقک بشم. من و جیم ایستادیم. - بله آقا ، یک دلقک ، تو این دنیا با این مردم هیچ کاری نمیتونم بکنم ، جز اینکه بهشون بخندم. میرم تو یک سیرک استخدام میشم و تا دلت بخواد میخندم. جیم جواب داد : عوضی گرفتی ، دیل. دلقک ها محزوناند. این مردماند که به آن ها میخندند. - من یک فرم دیگه دلقک میشما. میرم وسط صحنه سیرک میایستم و به مردم میخندم
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.