بریدۀ کتاب

مجمع الوحوش
بریدۀ کتاب

صفحۀ 33

اهل است اما که می‌داند کِی از اهلیت در می‌آید. به این حرام‌زاده هیچ اعتبار نیست. حالا از گشنگی است که می‌بندمش. نبندم این وحوش را می‌افتند به جان هم. مانند رعیت‌اند. دست زور می‌خواهند بالای سرشان تا استخوان هم ندرند.

اهل است اما که می‌داند کِی از اهلیت در می‌آید. به این حرام‌زاده هیچ اعتبار نیست. حالا از گشنگی است که می‌بندمش. نبندم این وحوش را می‌افتند به جان هم. مانند رعیت‌اند. دست زور می‌خواهند بالای سرشان تا استخوان هم ندرند.

22

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.