بریده‌ای از کتاب تنگنا اثر لئونید نیکلایویچ آندری یف

مریم

مریم

1403/12/20

بریدۀ کتاب

صفحۀ 27

این وضعیت تنهایی خودم را دوست دارم که سبب شده چشم احدی هنوز به غارها و ورطه‌های تاریک درونم نیفتاده باشد، که دیدنش هر تنابنده‌ای را گیج‌وگول می‌کند. هرگز درنیافتم که چرا مردم زندگی را ملال‌انگیز می‌دانند. زندگی جالب است و من آن را به خاطر راز سربه‌مهری که در بطن خود دارد دوست دارم. من حتی تندی و تلخی زندگی را هم دوست دارم، سبعیت بی‌امانش را و بازی‌های پرجوش‌وخروشی را که شیطان‌وار با وقایع و مردم می‌کند.

این وضعیت تنهایی خودم را دوست دارم که سبب شده چشم احدی هنوز به غارها و ورطه‌های تاریک درونم نیفتاده باشد، که دیدنش هر تنابنده‌ای را گیج‌وگول می‌کند. هرگز درنیافتم که چرا مردم زندگی را ملال‌انگیز می‌دانند. زندگی جالب است و من آن را به خاطر راز سربه‌مهری که در بطن خود دارد دوست دارم. من حتی تندی و تلخی زندگی را هم دوست دارم، سبعیت بی‌امانش را و بازی‌های پرجوش‌وخروشی را که شیطان‌وار با وقایع و مردم می‌کند.

1.0k

70

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.