بریده‌ای از کتاب شهر هلالی؛ سرای خاک و خون اثر سارا جی. ماس

بریدۀ کتاب

صفحۀ 84

نبض در رگ‌های برایس جوری هماهنگ با موسیقی می‌زد که گویی صرفا برای چنین لحظه‌ای زاده شده؛ لحظه‌ای که با نُت، آوا و آهنگ موسیقی یکی می‌شد؛ لحظه‌ای که تبدیل می‌شد به نمونه زنده یک موسیقی.

نبض در رگ‌های برایس جوری هماهنگ با موسیقی می‌زد که گویی صرفا برای چنین لحظه‌ای زاده شده؛ لحظه‌ای که با نُت، آوا و آهنگ موسیقی یکی می‌شد؛ لحظه‌ای که تبدیل می‌شد به نمونه زنده یک موسیقی.

3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.