بریدهای از کتاب شب شکن اثر هیات تحریریه موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس
1404/1/21
صفحۀ 55
انبوهی از پشهها به پادشاه جبار بابل حمله کردند. نمرود به سپاهیان فرمان داد تا پشهها را بکشند. روزی سههزار پشه میکشتند ولی پشهها بیشتر میشدند. سرانجام درمانده شدند، پس نمرود فرمان داد تا خانهای مسین ساختند و دری بر آن تعبیه کردند که چون بسته میشد هیچ شکاف و رخنهای نمیماند مگر سوراخی کوچک به مقدار دم و بازدم، آنگاه خداوند پشهای را فرمان داد تا بدان شکاف درآید. از تنگی سوراخ یک بال پشه شکست و با همان یک بال روی بینی نمرود نشست. نمرود خواست پشه را بزند اما پشه درون بینی او رفت و آنقدر او را آزرد که مأموران نمرودی برای آنکه جنبش پشه را در مغز نمرود ساکت کنند مجبور شدند تازیانه و گرز بر سر او بکوبند. سرانجام نمرود با ضربت گرزی هلاک شد و آن پشه بیرون آمد و پرواز کرد .
انبوهی از پشهها به پادشاه جبار بابل حمله کردند. نمرود به سپاهیان فرمان داد تا پشهها را بکشند. روزی سههزار پشه میکشتند ولی پشهها بیشتر میشدند. سرانجام درمانده شدند، پس نمرود فرمان داد تا خانهای مسین ساختند و دری بر آن تعبیه کردند که چون بسته میشد هیچ شکاف و رخنهای نمیماند مگر سوراخی کوچک به مقدار دم و بازدم، آنگاه خداوند پشهای را فرمان داد تا بدان شکاف درآید. از تنگی سوراخ یک بال پشه شکست و با همان یک بال روی بینی نمرود نشست. نمرود خواست پشه را بزند اما پشه درون بینی او رفت و آنقدر او را آزرد که مأموران نمرودی برای آنکه جنبش پشه را در مغز نمرود ساکت کنند مجبور شدند تازیانه و گرز بر سر او بکوبند. سرانجام نمرود با ضربت گرزی هلاک شد و آن پشه بیرون آمد و پرواز کرد .
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.