بریده‌ای از کتاب دعبل و زلفا اثر مظفر سالاری

دعبل و زلفا
بریدۀ کتاب

صفحۀ 9

اگر همه سرزمین‌های اسلامی چنین بود جای مباهات داشت در راه کودکان یتیم و پابرهنه را نمی‌دیدی که برای گدایی لقمه‌ای نان دوره مان می‌کردند پولی که باید صرف آنها شود اینجا خرج می‌شود جام‌های پیاپی اب که در این کاخ‌ها نوشیده می‌شود خون پدران آن اطفال هست شجاعت حقگویی نداریم که گرفتار سلطه باطل شده‌ایم زبانی که به حق نچرخد به درد همان لقمه در دهان چرخاندن می‌خورد و بس

اگر همه سرزمین‌های اسلامی چنین بود جای مباهات داشت در راه کودکان یتیم و پابرهنه را نمی‌دیدی که برای گدایی لقمه‌ای نان دوره مان می‌کردند پولی که باید صرف آنها شود اینجا خرج می‌شود جام‌های پیاپی اب که در این کاخ‌ها نوشیده می‌شود خون پدران آن اطفال هست شجاعت حقگویی نداریم که گرفتار سلطه باطل شده‌ایم زبانی که به حق نچرخد به درد همان لقمه در دهان چرخاندن می‌خورد و بس

27

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.