بریده‌ای از کتاب سمفونی مردگان اثر عباس معروفی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 178

اما نیرویی او را وامی‌داشت بگریزد؛ به گوشه‌ای‌، کنجی، جایی دور از شهر، جایی دور از آدم‌ها.

اما نیرویی او را وامی‌داشت بگریزد؛ به گوشه‌ای‌، کنجی، جایی دور از شهر، جایی دور از آدم‌ها.

3

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.