بریدهای از کتاب داوودی سفید اثر ماری لین برشت
1403/11/9
صفحۀ 334
"خندههای خواهرت چطوری بود؟" "شبیه یه پرنده که مثل موجی باشکوه روی نسیم تابستونی، بالا و پایین میره و روی نوک درختها وقتی از بالاشون میگذره، طنازی میکنه. صداش... آزاد بود."
"خندههای خواهرت چطوری بود؟" "شبیه یه پرنده که مثل موجی باشکوه روی نسیم تابستونی، بالا و پایین میره و روی نوک درختها وقتی از بالاشون میگذره، طنازی میکنه. صداش... آزاد بود."
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.