بریده‌ای از کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده اثر روزبه معین

بریدۀ کتاب

صفحۀ 30

گفتم:《بعدش چی شد؟ اون پروانه سفید رو داد بهت؟》 گفت:《آره، کادو تولدم بود.》 گفتم:《هنوز داریش؟》 گفت:《نه، گمش کردم، چون واسه به دست آوردنش هیچ تلاشی نکرده بودم.》

گفتم:《بعدش چی شد؟ اون پروانه سفید رو داد بهت؟》 گفت:《آره، کادو تولدم بود.》 گفتم:《هنوز داریش؟》 گفت:《نه، گمش کردم، چون واسه به دست آوردنش هیچ تلاشی نکرده بودم.》

5

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.