بریده‌ای از کتاب طوفان دیگری در راه است اثر سیدمهدی شجاعی

حیران

حیران

3 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 147

پول ها را گذاشتم پیش رویش و گفتم: به هر حال این پول ها از کاباره و خواندن و رقصیدن به دست آمده، مسلما پول طیب و حلال نیست. با این پول نمی شود زندگی کرد و توقع آدم شدن داشت. تشخیص و اختیار با شماست. اگر قابل پالایش و تطهیر است، بکنید، اگر نیست همه اش را بردارید و به هر مصرفی که صلاح می دانید برسانید و بعد از جیب خودتان، قدری به من قرض دهید تا فعلا گذران کنم.

پول ها را گذاشتم پیش رویش و گفتم: به هر حال این پول ها از کاباره و خواندن و رقصیدن به دست آمده، مسلما پول طیب و حلال نیست. با این پول نمی شود زندگی کرد و توقع آدم شدن داشت. تشخیص و اختیار با شماست. اگر قابل پالایش و تطهیر است، بکنید، اگر نیست همه اش را بردارید و به هر مصرفی که صلاح می دانید برسانید و بعد از جیب خودتان، قدری به من قرض دهید تا فعلا گذران کنم.

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.