بریده‌ای از کتاب سلول های بهاری اثر بهنام باقری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 44

یکی از معلم های همراه ما آقای جهانبخش بود. آسان آن شب در کوه کنار آتش به تیمم‌گرفتن را یاد داد. او هم بانشاط و با انرژی بود و هم به ما چیز های زیادی یاد می‌داد. خیلی هم جوان بود ، شاید بیست‌و‌اندی سالش بود. یک روز آمدیم مدرسه ، گفتند آقای جهانبخش شهید شده که من خیلی ناراحت شدم. یادم هست که در عملیات فتح المبین شهید شد.

یکی از معلم های همراه ما آقای جهانبخش بود. آسان آن شب در کوه کنار آتش به تیمم‌گرفتن را یاد داد. او هم بانشاط و با انرژی بود و هم به ما چیز های زیادی یاد می‌داد. خیلی هم جوان بود ، شاید بیست‌و‌اندی سالش بود. یک روز آمدیم مدرسه ، گفتند آقای جهانبخش شهید شده که من خیلی ناراحت شدم. یادم هست که در عملیات فتح المبین شهید شد.

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.