بریده‌ای از کتاب عارفانه اثر مصطفی چمران

بریدۀ کتاب

صفحۀ 162

نمی‌خواهم نماز بخوانم ولی غرور زهد مرا برباید. نمی‌خواهم که تظاهر به دینداری کنم. نمی‌خواهم جزء مؤمنین باشم ولی تعصب خشک جلوی عقل و دل مرا بگیرد. نمی‌خواهم پیروز باشم که غرور تکبّر بر من مسلط شود. نمی‌خواهم احساسات انقلابی چنان مرا بگیرد که حقایق عینی را فراموش کنم. نمی‌خواهم درد و غم مرا بسوزاند در حالی که به عرفان من نیفزاید. می‌خواهم به آغوش مرگ فرو روم در صورتی که به حیات ابدی مطمئن باشم. می‌خواهم سنگ زیرین آسیا باشم، به شرط آن که کاروان انسان ها به سوی تکامل پیش برود. می‌خواهم قربانی شوم تا امتِ اسلامی من باقی بماند.

نمی‌خواهم نماز بخوانم ولی غرور زهد مرا برباید. نمی‌خواهم که تظاهر به دینداری کنم. نمی‌خواهم جزء مؤمنین باشم ولی تعصب خشک جلوی عقل و دل مرا بگیرد. نمی‌خواهم پیروز باشم که غرور تکبّر بر من مسلط شود. نمی‌خواهم احساسات انقلابی چنان مرا بگیرد که حقایق عینی را فراموش کنم. نمی‌خواهم درد و غم مرا بسوزاند در حالی که به عرفان من نیفزاید. می‌خواهم به آغوش مرگ فرو روم در صورتی که به حیات ابدی مطمئن باشم. می‌خواهم سنگ زیرین آسیا باشم، به شرط آن که کاروان انسان ها به سوی تکامل پیش برود. می‌خواهم قربانی شوم تا امتِ اسلامی من باقی بماند.

15

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.