بریده‌ای از کتاب سم هستم، بفرمایید اثر داستین تائو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 75

او همیشه عاشق این بود که یک‌دفعه جلوی چشممان ظاهر شود، انگار که از ناکجاآباد آمده است.

او همیشه عاشق این بود که یک‌دفعه جلوی چشممان ظاهر شود، انگار که از ناکجاآباد آمده است.

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.