بریده‌ای از کتاب از شریف تا لس آنجلس: خاطرات دکتر سیدمجتبی عطاردی از 500 روز اسارت در آمریکا اثر مجتبی عطاردی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 29

در گرما و سرما، به خصوص زمستان‌های سخت آن موقع تهران، از شمس آباد ،پنج شش کیلومتر پیاده می رفتم تا حشمتیه، تا اینکه در غرب شمس آباد نزدیک سلطنت آباد (پاسداران فعلی) «مدرسه میثاقیه» ساخته شد. البته نه به خاطر بچه های شمس آباد که مدرسه نداشتند، بلکه به خاطر اینکه بسیاری از امرای ارتش در سلطنت آباد خانه های ویلایی ساخته بودند و بچه هایشان نیاز به مدرسه داشتند. بنابراین کلاس پنجم و ششم به «میثاقیه» رفتم که مختلط بود و توسط خانم برادر تیمسار اویسی اداره می‌شد و به خاطر بچه های امرای ارتش و برادرزاده اویسی که در آن مدرسه بود خیلی به مدرسه رسیدگی می‌کردند.

در گرما و سرما، به خصوص زمستان‌های سخت آن موقع تهران، از شمس آباد ،پنج شش کیلومتر پیاده می رفتم تا حشمتیه، تا اینکه در غرب شمس آباد نزدیک سلطنت آباد (پاسداران فعلی) «مدرسه میثاقیه» ساخته شد. البته نه به خاطر بچه های شمس آباد که مدرسه نداشتند، بلکه به خاطر اینکه بسیاری از امرای ارتش در سلطنت آباد خانه های ویلایی ساخته بودند و بچه هایشان نیاز به مدرسه داشتند. بنابراین کلاس پنجم و ششم به «میثاقیه» رفتم که مختلط بود و توسط خانم برادر تیمسار اویسی اداره می‌شد و به خاطر بچه های امرای ارتش و برادرزاده اویسی که در آن مدرسه بود خیلی به مدرسه رسیدگی می‌کردند.

2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.