بریده‌ای از کتاب آنومالی اثر اروه لوتلیه

بریدۀ کتاب

صفحۀ 32

صدفی که مروارید در درونش شکل می‌گیرد می‌داند که آگاهی چیزی جز درد نیست، حتی میتوان گفت آگاهی همان لذت ناشی از درد است. [...] خنکی متکا هربار بی‌ثمری گرمای خونم را به من یادآور می‌شود. اگر از سرما می‌لرزم برای این است که پوستین تنهایی‌ام نمی‌تواند دنیا را گرم کند.

صدفی که مروارید در درونش شکل می‌گیرد می‌داند که آگاهی چیزی جز درد نیست، حتی میتوان گفت آگاهی همان لذت ناشی از درد است. [...] خنکی متکا هربار بی‌ثمری گرمای خونم را به من یادآور می‌شود. اگر از سرما می‌لرزم برای این است که پوستین تنهایی‌ام نمی‌تواند دنیا را گرم کند.

11

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.