بریده‌ای از کتاب کآشوب: بیست و سه روایت از روضه هایی که زندگی می کنیم اثر احسان رضایی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 131

سوغاتی‌های عمو از جبهه رسیدند. یک انگشتر بود و کمی موی‌ سیاه و پاره‌ای استخوان. بعد دوازده سال رسیدند.

سوغاتی‌های عمو از جبهه رسیدند. یک انگشتر بود و کمی موی‌ سیاه و پاره‌ای استخوان. بعد دوازده سال رسیدند.

7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.