بریده‌ای از کتاب چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش اثر منصور ضابطیان

" همچنان که زمان می گذرد " از فیلم کازابلانکا . امروز و این عصری که در آن زندگی می کنیم باعث دلواپسی می شود با سرعت و اختراعات جدید و چیزهایی مثل بعد چهارم کمی خسته می شویم از دست فرضیه ی آقای انیشتین پس باید گاهی اوقات بیاییم پایین ، روی زمین راحت باش ، فشار روحی را رها کن و مهم نیست چه پیشرفتی باشد یا چه چیزی به اثبات برسد حقایق ساده ی زندگی همین جوری اند، نمی توانند حذف شوند این را به یاد داشته باش بوسه، تنها یک بوسه آه ، تنها یک آه چیزهای بنیادی زندگی همین جور که زمان سپری میشود وقتی دو عاشق اظهار عشق میکنند هنوز میگویند "" دوستت دارم "" چیزی که میتوانی به آن اعتماد کنی مهم نیست آینده چه می آورد همین طور که زمان می گذرد مهتاب و آهنگهای عاشقانه هیچ وقت کهنه نمی شوند قلبهای مملو از شور حسادت و نفرت زن نیاز به مرد دارد و مرد باید یار داشته باشد چیزی که کسی نمی تواند رد کند باز هم همان حکایت همیشگی ست جنگی به خاطر عشق و افتخار مسئله ای برای انجام دادن یا مردن دنیا همیشه به عاشقان خوش آمدگویی می کند همین طور که زمان می گذرد آه، آری ... دنیا همیشه به عاشقان خوشامد می گوید همچنان که زمان می گذرد ....