بریدۀ کتاب

برچیدن کتابخانه ام: یک مرثیه و ده گریز
بریدۀ کتاب

صفحۀ 22

نمی‌توانم خط فکری‌ام را صاف و مستقیم نگه دارم. منحرف می‌شوم. گریز می‌زنم. حس می‌کنم نمی‌توانم از یک نقطهٔ واقعی شروع کنم و چند گام حساب شده بردارم تا به سرمنزل مطلوب برسم. هرچقدر هم ارادهٔ اولیه‌ام استوار باشد، در مسیر گم می‌شوم.

نمی‌توانم خط فکری‌ام را صاف و مستقیم نگه دارم. منحرف می‌شوم. گریز می‌زنم. حس می‌کنم نمی‌توانم از یک نقطهٔ واقعی شروع کنم و چند گام حساب شده بردارم تا به سرمنزل مطلوب برسم. هرچقدر هم ارادهٔ اولیه‌ام استوار باشد، در مسیر گم می‌شوم.

13

25

(0/1000)

نظرات

مثلِ خودِ منه.
ایزد را شاکرم که در این پهنهٔ گیتی توانم یافت بیمار به مانند خویش!

0