بریده‌ای از کتاب رویای آدم مضحک: هفت داستان کوتاه اثر فیودور داستایفسکی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 84

اگر روزی نوبت شما برسد تا برای خدمت به ولایت بروید، دست‌تان را... در اجاق ملت... گرم نخواهید کرد... می‌دانید، ادیبی گفته" حتی دود وطن برای ما شیرین و خوش است!" وطن مادر ماست، آقایان، مادر ما. همه‌ی ما جوجه‌های وطنیم و روزی خود را از او می‌گیریم! همه خندیدند.

اگر روزی نوبت شما برسد تا برای خدمت به ولایت بروید، دست‌تان را... در اجاق ملت... گرم نخواهید کرد... می‌دانید، ادیبی گفته" حتی دود وطن برای ما شیرین و خوش است!" وطن مادر ماست، آقایان، مادر ما. همه‌ی ما جوجه‌های وطنیم و روزی خود را از او می‌گیریم! همه خندیدند.

4

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.