بریدۀ کتاب
1402/7/26
4.7
39
صفحۀ 181
اگر انسان توفيق پيدا كند كه به مسافرت برود، خصوصاً با سرمايهاى علمى كه در غیر سفر كسب كرده است (زيرا اگر انسان، خام به سفر برود استفادهاى نخواهد كرد) و ناديدهها را ببيند و برگردد، بسيار مؤثر خواهد بود. آن اثرى كه سفر روى روح انسان مىگذارد، آن پختگىاى كه مسافرت و هجرت از وطن در روح انسان ايجاد مىكند، هيچ عامل ديگرى ايجاد نمىكند حتى كتاب خواندن. اگر انسان مثلًا در كشورهاى اسلامى نرود و بگويد به جاى اينكه به اينهمه كشور بروم و مطالعه كنم، كتاب مىخوانم، به نتيجه مطلوب نخواهد رسيد. شك نيست كه كتاب خواندن خيلى مفيد است ولى كتاب خواندن هرگز جاى مسافرت را- كه تغيير جوّ و محيط دادن و از نزديك مشاهده كردن است- نمىگيرد. در قرآن آياتى داريم كه امر به سير در ارض كرده است. مفسرين تقريباً اتفاق نظر دارند كه مقصود، مطالعه تاريخ است ولى قرآن براى مطالعه تاريخ، به خواندن كتابهاى تاريخى توصيه نمىكند بلكه دعوت به مطالعه آثار تاريخى مىكند كه اين صادقتر از مطالعه كتب تاريخ است، چون سفر است و فايده سفر را همراه خود دارد. سفر چيزى است كه غير سفر جاى آن را نمىگيرد.
اگر انسان توفيق پيدا كند كه به مسافرت برود، خصوصاً با سرمايهاى علمى كه در غیر سفر كسب كرده است (زيرا اگر انسان، خام به سفر برود استفادهاى نخواهد كرد) و ناديدهها را ببيند و برگردد، بسيار مؤثر خواهد بود. آن اثرى كه سفر روى روح انسان مىگذارد، آن پختگىاى كه مسافرت و هجرت از وطن در روح انسان ايجاد مىكند، هيچ عامل ديگرى ايجاد نمىكند حتى كتاب خواندن. اگر انسان مثلًا در كشورهاى اسلامى نرود و بگويد به جاى اينكه به اينهمه كشور بروم و مطالعه كنم، كتاب مىخوانم، به نتيجه مطلوب نخواهد رسيد. شك نيست كه كتاب خواندن خيلى مفيد است ولى كتاب خواندن هرگز جاى مسافرت را- كه تغيير جوّ و محيط دادن و از نزديك مشاهده كردن است- نمىگيرد. در قرآن آياتى داريم كه امر به سير در ارض كرده است. مفسرين تقريباً اتفاق نظر دارند كه مقصود، مطالعه تاريخ است ولى قرآن براى مطالعه تاريخ، به خواندن كتابهاى تاريخى توصيه نمىكند بلكه دعوت به مطالعه آثار تاريخى مىكند كه اين صادقتر از مطالعه كتب تاريخ است، چون سفر است و فايده سفر را همراه خود دارد. سفر چيزى است كه غير سفر جاى آن را نمىگيرد.
2
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.