بریده‌ای از کتاب بادها اثر ماریو بارگاس یوسا

hotarou

hotarou

1404/3/3

بریدۀ کتاب

صفحۀ 32

به موزه های واقعی می‌اندیشیدم نه گالری‌ها؛ موزه هایی که دیگر وجود ندارند دست کم از منظر هنری رویدادهایی که سابقاً برپا می شدند. حالا این موزه ها به سیرک های کوچکی سیرک های نه چندان جذاب در مقایسه با سیرک های بزرگ تبدیل شده اند. اعتراف میکنم سیرک‌ها تنها نهادهایی هستند که در برهه فعلی رشد کرده اند و تا مرز نمایش واقعی هنر پیش رفته اند. مدتی است آنها را به رسمیت شناخته ام، گرچه در خفا. هرگز به اوسوریو نگفته ام زیرا با شنیدن آن از خوشحالی به هوا می پرد و میگوید: «خودت را به مدرنیته فروختی.» من نه خودم را فروخته ام نه امتیازی داده ام. خیلی ساده، من واقعیتی ذهنی را بررسی می‌کنم.

به موزه های واقعی می‌اندیشیدم نه گالری‌ها؛ موزه هایی که دیگر وجود ندارند دست کم از منظر هنری رویدادهایی که سابقاً برپا می شدند. حالا این موزه ها به سیرک های کوچکی سیرک های نه چندان جذاب در مقایسه با سیرک های بزرگ تبدیل شده اند. اعتراف میکنم سیرک‌ها تنها نهادهایی هستند که در برهه فعلی رشد کرده اند و تا مرز نمایش واقعی هنر پیش رفته اند. مدتی است آنها را به رسمیت شناخته ام، گرچه در خفا. هرگز به اوسوریو نگفته ام زیرا با شنیدن آن از خوشحالی به هوا می پرد و میگوید: «خودت را به مدرنیته فروختی.» من نه خودم را فروخته ام نه امتیازی داده ام. خیلی ساده، من واقعیتی ذهنی را بررسی می‌کنم.

5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.