بریدهای از کتاب معبد زیرزمینی اثر معصومه میرابوطالبی
1403/11/15
صفحۀ 22
تا تصمیمم را برای دایی بگویم، میگوید جرئتش را نداری! اما باید جلوی همه بایستم. جلوی مادر، جلوی خودم، جلوی روند مسخرهی زندگی که دارد من را میفرستد ته چاه. نمیخواهم همیشه ته چاه بمانم.
تا تصمیمم را برای دایی بگویم، میگوید جرئتش را نداری! اما باید جلوی همه بایستم. جلوی مادر، جلوی خودم، جلوی روند مسخرهی زندگی که دارد من را میفرستد ته چاه. نمیخواهم همیشه ته چاه بمانم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.