بریده‌ای از کتاب یک روز قشنگ بارانی: پنج داستان کوتاه اثر اریک امانوئل اشمیت

فاطیما

فاطیما

1403/6/16

یک روز قشنگ بارانی: پنج داستان کوتاه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 7

برای آنتوان آدم‌ها نیات والا و انگیزه‌های ارزشمند و آرمان‌گرا داشتند، انگار که هیچ‌وقت آنتوان درِ قابلمهٔ هیج مغزی را باز نکرده بود تا ببیند که چه گَندی درش است و در آن، چه معجونی می‌جوشد.

برای آنتوان آدم‌ها نیات والا و انگیزه‌های ارزشمند و آرمان‌گرا داشتند، انگار که هیچ‌وقت آنتوان درِ قابلمهٔ هیج مغزی را باز نکرده بود تا ببیند که چه گَندی درش است و در آن، چه معجونی می‌جوشد.

6

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.