بریدۀ کتاب

zahrakhalaji

zahrakhalaji

1402/7/11

دیوان اشعار فروغ فرخزاد
بریدۀ کتاب

صفحۀ 170

آخرین بار آخرین بار آخرین لحظه ی تلخ دیدار سر به سر پوچ دیدم جهان را باد نالید و من گوش کردم خش خش برگ های خزان را باز خواندی باز راندی باز بر تخت عاجم نشاندی باز در کام موجم نشاندی گرچه پرنیان غمی شوم سال ها در دلم زیستی تو آه ، هرگز ندانستم از عشق چیستی تو کیستی تو . . . پوچ / دفتر عصیان ...

آخرین بار آخرین بار آخرین لحظه ی تلخ دیدار سر به سر پوچ دیدم جهان را باد نالید و من گوش کردم خش خش برگ های خزان را باز خواندی باز راندی باز بر تخت عاجم نشاندی باز در کام موجم نشاندی گرچه پرنیان غمی شوم سال ها در دلم زیستی تو آه ، هرگز ندانستم از عشق چیستی تو کیستی تو . . . پوچ / دفتر عصیان ...

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.