بریده‌ای از کتاب واژه‌نامه‌ی حزن‌های ناشناخته اثر جان کونیگ

Daydreamer

Daydreamer

1403/12/28

بریدۀ کتاب

صفحۀ 11

این کتاب در باب حزن و اندوه نیست؛ دست کم نه به معنای امروزی کلمه. کلمه ی حزن/sadness/در اصل به معنای پُر بودن /fullness/ می‌داد. هر دو در زبان لاتین از ریشه ی ساتیس/satis/ آمده بودند؛ همان ریشه ای که کلمات راضی/sated/ و رضایت/satisfaction/نیز از آن گرفته شده است. در گذشته ای نه چندان دور،اندوهگین بودن به این معنا بود که شما از تجربه ای پرشور سرشار شده اید. اندوهگین بودن تنها به معنای نقصی در کارکرد دستگاه شادی نبود،بلکه حالتی از آگاهی به شمار می‌رفت؛ حالت<<تمرکز بر بی نهایت>>و تمام احساسات را،غم و شادی را،به یک‌باره به جان خریدن

این کتاب در باب حزن و اندوه نیست؛ دست کم نه به معنای امروزی کلمه. کلمه ی حزن/sadness/در اصل به معنای پُر بودن /fullness/ می‌داد. هر دو در زبان لاتین از ریشه ی ساتیس/satis/ آمده بودند؛ همان ریشه ای که کلمات راضی/sated/ و رضایت/satisfaction/نیز از آن گرفته شده است. در گذشته ای نه چندان دور،اندوهگین بودن به این معنا بود که شما از تجربه ای پرشور سرشار شده اید. اندوهگین بودن تنها به معنای نقصی در کارکرد دستگاه شادی نبود،بلکه حالتی از آگاهی به شمار می‌رفت؛ حالت<<تمرکز بر بی نهایت>>و تمام احساسات را،غم و شادی را،به یک‌باره به جان خریدن

12

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.