بریده‌ای از کتاب آشنایی با قرآن (تفسیر سوره های طلاق، تحریم، ملک و قلم) اثر مرتضی مطهری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 52

ما ضمن اینکه می‌دانیم که هیچ دستور خدا خالی از مصلحت نیست، اگر دستور را رفتار کنیم، از نظر حالت روحی خود ما دو حالت ممکن است داشته باشد: یکی اینکه ما به این دستور عمل می‌کنیم به حکم مصلحتی که در این دستور هست، و دیگر اینکه ما به این دستور عمل می‌کنیم به حکم اینکه خدا دستور داده است؛ درست است، مصلحت هم دارد ولی من از آن جهت انجام می‌دهم که خدا دستور داده است. مثلًا به ما گفته‌اند روزه بگیر، به ما گفته‌اند مشروب نخور. یقین دارم اینکه گفته‌اند مشروب نخور یا روزه بگیر، به خاطر مصلحت خودم بوده است، ولی من روزه می‌گیرم چون خدا امر کرده است؛ اگر مصلحت هم نمی‌داشت می‌‏گرفتم. مشروب نمی‌خورم چون خدا گفته نخور؛ اگر مفسده هم برایم نمی‌داشت نمی‌خوردم. این خیلی بالاتر از آن است.

ما ضمن اینکه می‌دانیم که هیچ دستور خدا خالی از مصلحت نیست، اگر دستور را رفتار کنیم، از نظر حالت روحی خود ما دو حالت ممکن است داشته باشد: یکی اینکه ما به این دستور عمل می‌کنیم به حکم مصلحتی که در این دستور هست، و دیگر اینکه ما به این دستور عمل می‌کنیم به حکم اینکه خدا دستور داده است؛ درست است، مصلحت هم دارد ولی من از آن جهت انجام می‌دهم که خدا دستور داده است. مثلًا به ما گفته‌اند روزه بگیر، به ما گفته‌اند مشروب نخور. یقین دارم اینکه گفته‌اند مشروب نخور یا روزه بگیر، به خاطر مصلحت خودم بوده است، ولی من روزه می‌گیرم چون خدا امر کرده است؛ اگر مصلحت هم نمی‌داشت می‌‏گرفتم. مشروب نمی‌خورم چون خدا گفته نخور؛ اگر مفسده هم برایم نمی‌داشت نمی‌خوردم. این خیلی بالاتر از آن است.

15

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.