بریدهای از کتاب خداحافظ سالار: خاطرات پروانه چراغ نوروزی همسر سرلشکر شهید حاج حسین همدانی اثر حمید حسام
20 ساعت پیش
صفحۀ 313
دم غروب به شلمچه رسیدیم. یک غروب دلگیر که خورشید داشت پشت نخل ها رنگ میباخت. یکی از حسین پرسید:«چرا اینجا این اندازه غمناکه؟!» حسین گفت:«چون وجب به وجب این زمین، خون شهیدی ریخته شده و بهخاطر همین خون ها، مقدس ترین جبهه شده. شما هر حاجتی دارین از این شهدا بخواین، مطمئن باشین برآورده به خیر میکنن.»
دم غروب به شلمچه رسیدیم. یک غروب دلگیر که خورشید داشت پشت نخل ها رنگ میباخت. یکی از حسین پرسید:«چرا اینجا این اندازه غمناکه؟!» حسین گفت:«چون وجب به وجب این زمین، خون شهیدی ریخته شده و بهخاطر همین خون ها، مقدس ترین جبهه شده. شما هر حاجتی دارین از این شهدا بخواین، مطمئن باشین برآورده به خیر میکنن.»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.