بریده‌ای از کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی اثر حمیدرضا صدر

zahrakhalaji

zahrakhalaji

1403/6/6 - 23:51

بریدۀ کتاب

صفحۀ 268

گویی آینه تاری جلوت گذاشته اند تا به بیگانه ای کمی شبیه خیره شوی .به چهره ات در آینه ای تار بنگری و با حیرت بپرسی که آیا این سرسختی همان زندگی است که میگفتند؟ به راستی چگونه میتوان تا این حد با شرایط توان فرسا کنار آمد؟

گویی آینه تاری جلوت گذاشته اند تا به بیگانه ای کمی شبیه خیره شوی .به چهره ات در آینه ای تار بنگری و با حیرت بپرسی که آیا این سرسختی همان زندگی است که میگفتند؟ به راستی چگونه میتوان تا این حد با شرایط توان فرسا کنار آمد؟

8

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.