بریده‌ای از کتاب دیباچه‌ی نوین شاهنامه [فیلمنامه] اثر بهرام بیضایی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 86

فردوسی: بزنید مرا_ سنگپاره و تپانچه و تازیانه‌ها‌ی شما بر من هیچ نیست. من شما را نستوده‌ام و پدران شما را از گمنامی به در نیاوردم. من نژاد شما را که بر خاک افتاده بود دست نگرفتم و تا سپهر نرساندم. شما را گنگ می‌خوانند و من شما را از هوش و هنر سر برنیفراختم، و پارسی پدرانتان را که خوارترین می‌انگاشتند زبا‌ن اندیشه نساختم. ترکه‌های شما مرا نوازش است و دوالها پر سیمرغ. من چهره‌ی شما را که میان توری و تازی گم بود آشکار نکردم و سرزمین از دست رفته‌ی شما را به جادوی واژه‌ها باز پس نگرفتم و در پای شما نیفکندم. بزنید_ که تیغ دشمنم گواراتر پیش دشنام مردمی که برایشان پشتم خمید و مویم به سپیدی زد و دندانم ریخت و گوشم نشنید.

فردوسی: بزنید مرا_ سنگپاره و تپانچه و تازیانه‌ها‌ی شما بر من هیچ نیست. من شما را نستوده‌ام و پدران شما را از گمنامی به در نیاوردم. من نژاد شما را که بر خاک افتاده بود دست نگرفتم و تا سپهر نرساندم. شما را گنگ می‌خوانند و من شما را از هوش و هنر سر برنیفراختم، و پارسی پدرانتان را که خوارترین می‌انگاشتند زبا‌ن اندیشه نساختم. ترکه‌های شما مرا نوازش است و دوالها پر سیمرغ. من چهره‌ی شما را که میان توری و تازی گم بود آشکار نکردم و سرزمین از دست رفته‌ی شما را به جادوی واژه‌ها باز پس نگرفتم و در پای شما نیفکندم. بزنید_ که تیغ دشمنم گواراتر پیش دشنام مردمی که برایشان پشتم خمید و مویم به سپیدی زد و دندانم ریخت و گوشم نشنید.

4

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.