بریده‌ای از کتاب نی مه در شرجی اثر سید عباس حسینی مقدم

بریدۀ کتاب

صفحۀ 94

یحیا با تلخی ادامه داد: "یه مرد داشتیم... که رفت! کی جای اون و پر کنه؟ ای غم، نو رو بیچاره کِرد." و برافروخته ادامه داد: "خائنا همه جا را گرفتن. هر ساعت یه جایی رو ویرونه می‌کنن". زائرموسی گفت: "خائنا زندگیشون عذابه. همو عذاب از پا درشون میاره ". یحیا خشمگین گفت: "تا وقتب موش تو خونه داریم، کیسه‌مونا سوراخ می‌کنن. ما نمی‌تونیم جلوی دشمن اجنبی وایسیم. باید اول فکری سی اونا کرد تا بشه ری پای خومون وایستم‌".

یحیا با تلخی ادامه داد: "یه مرد داشتیم... که رفت! کی جای اون و پر کنه؟ ای غم، نو رو بیچاره کِرد." و برافروخته ادامه داد: "خائنا همه جا را گرفتن. هر ساعت یه جایی رو ویرونه می‌کنن". زائرموسی گفت: "خائنا زندگیشون عذابه. همو عذاب از پا درشون میاره ". یحیا خشمگین گفت: "تا وقتب موش تو خونه داریم، کیسه‌مونا سوراخ می‌کنن. ما نمی‌تونیم جلوی دشمن اجنبی وایسیم. باید اول فکری سی اونا کرد تا بشه ری پای خومون وایستم‌".

73

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.