بریدهای از کتاب خانواده تیبو اثر روژه مارتن دوگار
1403/10/3

4.1
14
صفحۀ 235
گفت: «انقلاب! معلوم نیست چه آشی برایمان پخته اند! همه چیز را روی هم کوبیدن و دوباره از سر شروع کردن! عین بچه هایی که حمامک ماسه ای می سازند! احمقها! بروید شغلی برای خودتان دست و پا کنید!... به جای نالیدن از عیوب جامعه و تن ندادن به همکاری، بهتر است به آنچه فعلا هست بچسبید، به همین مکان و همین زمان، به همین صورت که هست ، و مثل ما کمر به کار ببندید و به جای دسیسه چیدن و خراب کردنی که فایده اش مسلم نیست، این عمر کوتاه بشری را در هر کار کوچکی که از دستتان بر می آید صرف کنید و به طور نسبی، به طور مفید بهترین کوشش ممکن را به کار ببرید!
گفت: «انقلاب! معلوم نیست چه آشی برایمان پخته اند! همه چیز را روی هم کوبیدن و دوباره از سر شروع کردن! عین بچه هایی که حمامک ماسه ای می سازند! احمقها! بروید شغلی برای خودتان دست و پا کنید!... به جای نالیدن از عیوب جامعه و تن ندادن به همکاری، بهتر است به آنچه فعلا هست بچسبید، به همین مکان و همین زمان، به همین صورت که هست ، و مثل ما کمر به کار ببندید و به جای دسیسه چیدن و خراب کردنی که فایده اش مسلم نیست، این عمر کوتاه بشری را در هر کار کوچکی که از دستتان بر می آید صرف کنید و به طور نسبی، به طور مفید بهترین کوشش ممکن را به کار ببرید!
نظرات
1403/10/4
تو کتاب گفته بشه خوبه اما اگر از دهن کسی این حقایق در بیاد به جای تشویق لگد نثارش میشه...واقعا چرا؟
0
1403/10/4
همیشه در ساده ترین و بی غل غش ترین جملات حقایق عمیقی نهفته اس ، که باید سالها سپری بشه و پیراهن ها پاره تا به تجربه معانی شون درک و ثبت بشه
0
فرشته سجادی فر
1403/10/4
0