بریدهای از کتاب نا اثر مریم برادران حقیر
1403/2/11
صفحۀ 80
محبت فقط برای او نبود،بلکه در این خانه جاری بود. می دید چشم محمد باقر در ملاقات با کسی که دوستش داشت چطور اشکی میشد یا وقتی کسی به آمنه میگفت دلمان تنگ شده، آمنه با محبتی که صداقتش پیدا بود میگفت : أنا اکثر.
محبت فقط برای او نبود،بلکه در این خانه جاری بود. می دید چشم محمد باقر در ملاقات با کسی که دوستش داشت چطور اشکی میشد یا وقتی کسی به آمنه میگفت دلمان تنگ شده، آمنه با محبتی که صداقتش پیدا بود میگفت : أنا اکثر.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.