بریده‌ای از کتاب قصه‌های همیشگی؛ بازگشت ساحره اثر کریس کالفر

بریدۀ کتاب

صفحۀ 120

کانر درحین نفس نفس زدن شدیدش گفت: «الان خیلی ازت متنفرم.» الکس با لبخند پهنی که بر لب داشت، گفت: «چه بامزه! چون من هیچ وقت به‌اندازه الان دوستت نداشته‌م»

کانر درحین نفس نفس زدن شدیدش گفت: «الان خیلی ازت متنفرم.» الکس با لبخند پهنی که بر لب داشت، گفت: «چه بامزه! چون من هیچ وقت به‌اندازه الان دوستت نداشته‌م»

11

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.