بریده‌ای از کتاب میزها و دیوارها اثر شیلا لایمینگ

محمد

محمد

دیروز

بریدۀ کتاب

صفحۀ 23

هر کارگری می‌داند که کینه‌توزترین تحقیرکنندگانش جوجه‌کارمندهای خرده‌پای عالم کسب‌وکارند؛ اداره‌چی‌های بی‌نوایی که غالباً بدتر از طبقه‌ی کارگر استثمار می‌شوند، اما چون اجازه دارند یقه‌ی سفید بپوشند و در دفتر کنار رییس‌شان کار کنند، خودشان را عضو طبقه‌ی سرمایه‌دار حساب می‌کنند. نویسنده این جملات را از آپتون سینکلر (رمان‌نویس) نقل کرده: داشتم فکر می‌کردم که این جملات نه‌تنها درباره‌ی رابطه‌ی کارمندها و کارگرها، که درباره‌ی نوع تعامل کارمندها و ارباب رجوع،‌ منشی‌های پزشک‌ها و مراجعان، کارمندان دانشگاه‌ها و دانشجویان و ... هم صادق است. اگر فوکویی نگاه کنیم، همه‌ی این روابط واجد نوعی از اعمال قدرتند. کمدی تلخ ماجرا این‌ است که این قدرت از طرف گروهی «بی‌نوا» و «استثمارشده» بر سایر هم‌نوعان‌شان اعمال می‌شود.

هر کارگری می‌داند که کینه‌توزترین تحقیرکنندگانش جوجه‌کارمندهای خرده‌پای عالم کسب‌وکارند؛ اداره‌چی‌های بی‌نوایی که غالباً بدتر از طبقه‌ی کارگر استثمار می‌شوند، اما چون اجازه دارند یقه‌ی سفید بپوشند و در دفتر کنار رییس‌شان کار کنند، خودشان را عضو طبقه‌ی سرمایه‌دار حساب می‌کنند. نویسنده این جملات را از آپتون سینکلر (رمان‌نویس) نقل کرده: داشتم فکر می‌کردم که این جملات نه‌تنها درباره‌ی رابطه‌ی کارمندها و کارگرها، که درباره‌ی نوع تعامل کارمندها و ارباب رجوع،‌ منشی‌های پزشک‌ها و مراجعان، کارمندان دانشگاه‌ها و دانشجویان و ... هم صادق است. اگر فوکویی نگاه کنیم، همه‌ی این روابط واجد نوعی از اعمال قدرتند. کمدی تلخ ماجرا این‌ است که این قدرت از طرف گروهی «بی‌نوا» و «استثمارشده» بر سایر هم‌نوعان‌شان اعمال می‌شود.

3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.