بریده‌ای از کتاب خروج، اعتراض و وفاداری اثر آلبرت او. هیرشمن

بریدۀ کتاب

صفحۀ 110

درست است که عضو تکی در مواجهه با ناخشنودی از جریان امور در سازمان می‌تواند بی‌آنکه خودش تأثیرگذار باشد، وفادار بماند اما بدون این امید که «کسی» کاری خواهد کرد یا «چیزی» برای اصلاح امور رخ خواهد داد، نمی‌تواند وفادار بماند. «چه مملکت‌مان بر حق باشد و چه بر خطا»، این سرمشق وفاداری، بی‌تردید هیچ معنایی نمی‌داشت اگر انتظار بر این بود که مملکت‌«مان» همواره فقط باید مرتکب خطا شود. در آن عبارت چنین چشمداشتی مستتر است که مملکت‌«مان» بعد از اینکه کار خطایی مرتکب شد، باز هم می‌تواند به سوی راه حق سوق دادن شود. این اشاره به تاثیرگذاری و این چشمداشت که موارد بر حق در گذر زمان کاملاً موارد بر خطا را می‌پوشاند، وفاداری و ایمان را عمیقاً از یکدیگر متمایز می‌سازد. وفادارانه‌ترین رفتار، در قیاس با رفتار بر طبق ایمان ناب، یک دنیا محاسبه منطقی پشت خود دارد.

درست است که عضو تکی در مواجهه با ناخشنودی از جریان امور در سازمان می‌تواند بی‌آنکه خودش تأثیرگذار باشد، وفادار بماند اما بدون این امید که «کسی» کاری خواهد کرد یا «چیزی» برای اصلاح امور رخ خواهد داد، نمی‌تواند وفادار بماند. «چه مملکت‌مان بر حق باشد و چه بر خطا»، این سرمشق وفاداری، بی‌تردید هیچ معنایی نمی‌داشت اگر انتظار بر این بود که مملکت‌«مان» همواره فقط باید مرتکب خطا شود. در آن عبارت چنین چشمداشتی مستتر است که مملکت‌«مان» بعد از اینکه کار خطایی مرتکب شد، باز هم می‌تواند به سوی راه حق سوق دادن شود. این اشاره به تاثیرگذاری و این چشمداشت که موارد بر حق در گذر زمان کاملاً موارد بر خطا را می‌پوشاند، وفاداری و ایمان را عمیقاً از یکدیگر متمایز می‌سازد. وفادارانه‌ترین رفتار، در قیاس با رفتار بر طبق ایمان ناب، یک دنیا محاسبه منطقی پشت خود دارد.

9

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.